My NoTe

من هنوز از بازى کلاغ پرمیترسم، میترسم بگویم تو، و تو آرام بگویى پر…!!!

خوابیدن!

 مادر کـودک را روی پایـش گذاشـت آرام تکانش می داد تا آسـوده بخوابـد، کــودک پلــک هایـش سنگیــن شــد، پلــک هــای مــادر نــیز سنگـــین شـــــد، گـویــی کسی مـادر را هــم تکـــان می داد چنــد لحـظه گذشت. مــادر و کــودک هــردو به خواب رفتند کــودک روی پــای مــــادر و مـــادر زیر آواری از خـــــاک...

+ نوشته شده در  جمعه 25 / 5 / 1391برچسب:مادر,کودک,تکان,خواب,آوار,ساعت دلتنگی  توسط Silence Girl